حمید گلزار (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==مفهومشناسی جنسیت== | ==مفهومشناسی جنسیت== | ||
مفهوم جنسیت (Gender) بهعنوان یک سازۀ اجتماعی، هرچند ریشههایی در آثار جان مانی (۱۹۵۵م) و رابرت استولر (۱۹۶۸م) دارد، اما عمدتاً با کتاب انقلابی آن اوکلی با نام | مفهوم جنسیت (Gender) بهعنوان یک سازۀ اجتماعی، هرچند ریشههایی در آثار جان مانی (۱۹۵۵م) و رابرت استولر (۱۹۶۸م) دارد، اما عمدتاً با کتاب انقلابی آن اوکلی با نام [[جنس]]، جنسیت و جامعه (۱۹۷۲م) و نظریهپردازان فمینیست موج دوم مانند [[سیمون دوبوار|سیمون دو بووار]]<ref>. Lamblin, A disgraceful affair: Simone de Beauvoir, 1996, p.12.</ref> و کیت میلت<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۳۲7-۳۲8.</ref> به پارادایمی کلیدی در جامعهشناسی و مطالعات جنسیتی تبدیل شد.<ref>. Tong, feminist thought a comprehensive introduction, 2014, p.50-57; Oakley, Sex, Gender and Society, 1972, p.158-159.</ref> | ||
فمینیستهای موج دوم با طرح مفاهیمی نظیر «مردسالاری»، «آگاهی کاذب» و نقد «مادریت طبیعی»، گفتمان جنسیت را متحول کردند. اگرچه این نظریات تحولآفرین بودند، اما بعدها با نقدهایی از سوی فمینیستهای پساساختارگرا و | فمینیستهای موج دوم با طرح مفاهیمی نظیر «مردسالاری»، «آگاهی کاذب» و نقد «مادریت طبیعی»، گفتمان جنسیت را متحول کردند. اگرچه این نظریات تحولآفرین بودند، اما بعدها با نقدهایی از سوی فمینیستهای پساساختارگرا و پسا استعماری مواجه شدند. تحلیلهای آنان از «دیالکتیک جنسی»، «باروری» و «[[هدفمندی میل جنسی|میل جنسی]]»، بنیانهای نظریه نظام جنسیت را تقویت کرد. این مباحث، تمایز رادیکالی بین جنس (زیستی) و جنسیت (اجتماعی) ایجاد کرد که نهتنها در غرب، بلکه بر جنبشهای فمینیستی در کشورهای در حال توسعه نیز تأثیر عمیقی گذاشت.<ref>. Tong, feminist thought a comprehensive introduction, 2014, p.64-66 & 82-84.</ref> | ||
مفهوم جنسیت در ایران از نیمۀ دوم دهه ۱۹۷۰م، وارد گفتمان علمی شد و بهویژه در آغاز دهه ۱۳۸۰ش، بهصورت گسترده در آثار دانشگاهی و عمومی مورد توجه قرار گرفت. در ایران، پذیرش این مفاهیم با چالشهای ایدئولوژیک همراه بود و گفتمان جنسیت عمدتاً در حلقههای آکادمیک و روشنفکری محدود ماند. امروزه با ظهور نظریههای کوئیر و فمینیسم اینترسکشوئال، درک افراد از جنسیت بهعنوان سازهای اجتماعی پیچیدهتر و چندبعدی شده است.<ref>. Sorensen, “Feminist Archaeology”, 2005, p.12.</ref> | مفهوم جنسیت در ایران از نیمۀ دوم دهه ۱۹۷۰م، وارد گفتمان علمی شد و بهویژه در آغاز دهه ۱۳۸۰ش، بهصورت گسترده در آثار دانشگاهی و عمومی مورد توجه قرار گرفت. در ایران، پذیرش این مفاهیم با چالشهای ایدئولوژیک همراه بود و گفتمان جنسیت عمدتاً در حلقههای آکادمیک و روشنفکری محدود ماند. امروزه با ظهور نظریههای [[کوئیر]] و فمینیسم اینترسکشوئال، درک افراد از جنسیت بهعنوان سازهای اجتماعی پیچیدهتر و چندبعدی شده است.<ref>. Sorensen, “Feminist Archaeology”, 2005, p.12.</ref> | ||
==تفاوت جنس و جنسیت== | ==تفاوت جنس و جنسیت== | ||
جنس (Sex)؛ مفهومی است که بر تفاوتهای فیزیولوژیک و آناتومیک بین زنان و مردان، مانند | جنس (Sex)؛ مفهومی است که بر تفاوتهای فیزیولوژیک و آناتومیک بین زنان و مردان، مانند اندامهای تناسلی، کروموزومها (XX/XY)، هورمونها (استروژن/تستوسترون) و ویژگیهای ثانویۀ جنسی دلالت دارد.<ref>. گرت، جامعهشناسی جنسیت، ۱۳۸۵ش، ص۹.</ref> | ||
جنسیت (Gender)؛ مجموعه | جنسیت (Gender)؛ مجموعه نقشها، رفتارها، انتظارات و هنجارهایی است که جامعه به افراد بر اساس جنس آنها نسبت میدهد<ref>. احمدی، داستان شهر ممنوعه (پژوهشی جامع در باب دگرباشان در ایران)، ۱۳۹۸ش، ص۳۰.</ref> و این مفهوم با اصطلاح [[مردانگی]] و [[زنانگی]] همراه است.<ref>. گرت، جامعهشناسی جنسیت، ۱۳۸۵ش، ص۹.</ref> | ||
==نظریههای جنسیت در جامعهشناسی== | ==نظریههای جنسیت در جامعهشناسی== | ||
ادبیات جامعهشناسی جنسیت با رویکردهای متنوعی از | ادبیات جامعهشناسی جنسیت با رویکردهای متنوعی از زیستشناسی تا روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی به تحلیل جنس، جنسیت، تقسیم کار جنسی و شکلگیری جنسی زن و مرد میپردازد. گاه نظریات تلفیقی همچون «زیستی-اجتماعی» یا «روانشناسی-اجتماعی» تعامل ذهن، [[بدن]] و جامعه را بررسی میکنند. حتی گاه نظریههای تندتر و کلانتر مانند پدرسالاری (اوکلی) و طبقات جنسی (فایرستون) نقدهای رادیکال به ساختارهای جنسیتی را وارد میکنند.<ref>. [https://www.jwss.ir/article_12445_23d913e398d50790d36761073ad1ae1c.pdf باقری، «راهبرد نظریهپردازی در جامعهشناسی جنسیت و جامعهشناسی خانواده»، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۴.]</ref> | ||
در یک دستهبندی کلی، نظریههای جامعهشناسی دربارۀ جنسیت به انواع زیر تقسیم میشود: | در یک دستهبندی کلی، نظریههای جامعهشناسی دربارۀ جنسیت به انواع زیر تقسیم میشود: | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
۳. نظریههای پساساختارگرا (۱۹۹۰-۲۰۱۰م) | ۳. نظریههای پساساختارگرا (۱۹۹۰-۲۰۱۰م) | ||
۴. نظریههای معاصر (۲۰۱۰تا به امروز) شامل: فمینیسم دیجیتال، نظریههای کوئیر و | ۴. نظریههای معاصر (۲۰۱۰تا به امروز) شامل: فمینیسم دیجیتال، نظریههای کوئیر و [[ترنسجندر|ترنس]]، فمینیسم پسا انسانی و اکوفمینیسم جدید. | ||
==نظریههای کلاسیک جامعهشناسی درباره جنسیت== | ==نظریههای کلاسیک جامعهشناسی درباره جنسیت== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
===کارکردگرایی ساختاری=== | ===کارکردگرایی ساختاری=== | ||
از منظر تالکوت پارسونز، جنسیت بهعنوان بخشی از نظام کارکردی جامعه تحلیل میشود که در آن مردان نقش ابزاری (ارتباط با دنیای خارج و معیشت) و زنان | از منظر تالکوت پارسونز، جنسیت بهعنوان بخشی از نظام کارکردی جامعه تحلیل میشود که در آن مردان نقش ابزاری (ارتباط با دنیای خارج و معیشت) و زنان نقش ابرازی(حفظ انسجام عاطفی و تربیت فرزندان) را ایفا میکنند. این تقسیمبندی به ثبات اجتماعی کمک میکند.<ref>. Parsons, The Social System, 1951, p.151-158; Harvey and MacDonald, Doing Sociology, 1993, p.197; Sabini, Social Psychology, 1995, p.519.</ref> این دیدگاه کلیشههای جنسیتی را طبیعی جلوه میدهد و نابرابریهای ساختاری را نادیده میگیرد.<ref>. میشل، جامعهشناسی خانواده و ازدواج، ۱۳۵۴ش، ص۱۲۲ و ۱۲۷.</ref> | ||
===فمینیسم مارکسیستی=== | ===فمینیسم مارکسیستی=== | ||
از منظر فریدریش انگلس، ستم جنسیتی ریشه در ظهور مالکیت خصوصی و نظام طبقاتی دارد که زنان را به طبقه تحت ستم در خانواده تبدیل کرد. انگلس در «منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» استدلال میکند که کنترل مردان بر تولیدمثل و کار خانگی | از منظر فریدریش انگلس، ستم جنسیتی ریشه در ظهور مالکیت خصوصی و نظام طبقاتی دارد که زنان را به طبقه تحت ستم در خانواده تبدیل کرد. انگلس در «منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» استدلال میکند که کنترل مردان بر تولیدمثل و [[تقسیم کار خانگی|کار خانگی زنان]]، پایه اقتصادی مردسالاری است.<ref>. Firestone, The Dialectic of Sex, 1970, p.47-48.</ref> این دیدگاه بیش از حد بر اقتصاد متمرکز است و سایر اشکال ستم (مانند فرهنگ یا روانشناسی) را نادیده میگیرد.<ref>. لنگرمن و برنتلی، نظریه فمینیستی معاصر، جورج ریتزر، نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر، ۱۳۷۴ش، ص۴۸۱.</ref> | ||
===کنش متقابل نمادین=== | ===کنش متقابل نمادین=== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
===برساخت فرهنگی جنسیت=== | ===برساخت فرهنگی جنسیت=== | ||
مارگارت مید با مطالعه تطبیقی سه جامعه بومی (آرپش، موندوگومور و چامبولی) در کتاب «جنس و | مارگارت مید با مطالعه تطبیقی سه جامعه بومی (آرپش، موندوگومور و چامبولی) در کتاب «جنس و خلقوخو در سه جامعه اولیه» نشان داد که ویژگیهای روانشناختی و رفتاریِ مرتبط با جنسیت، برخلاف انگارههای ذاتگرایانه، محصول فرآیندهای جامعهپذیری و الگوهای فرهنگی هستند. یافتههای مید آشکار ساخت که مفاهیم «مردانگی» و «زنانگی» در فرهنگهای مختلف به شکلهای متنوع و گاه متضادی بروز میکنند (مثل جوامعی که زنان، پرخاشگر و مردان احساساتی بودند)، و مؤید آن است که جنسیت یک برساخته فرهنگی است نه یک واقعیت زیستشناختی.<ref>. هام و گمبل، فرهنگ نظریههای فمنیستی، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۱.</ref> | ||
==نظریههای ساختاریانتقادی دربارۀ جنسیت== | ==نظریههای ساختاریانتقادی دربارۀ جنسیت== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
===فمینیسم ساختاری=== | ===فمینیسم ساختاری=== | ||
سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم استدلال میکند انسان، زن زاده نمیشود، بلکه زن میشود؛ جنسیت از این منظر، یک برساخته فرهنگی است، نه یک سرنوشت زیستشناختی.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲1-۲6.</ref> او با تحلیل فرآیندهای | [[سیمون دوبوار|سیمون دوبووار]] در کتاب جنس دوم استدلال میکند انسان، زن زاده نمیشود، بلکه زن میشود؛ جنسیت از این منظر، یک برساخته فرهنگی است، نه یک سرنوشت زیستشناختی.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲1-۲6.</ref> او با تحلیل فرآیندهای [[جامعهپذیری جنسیتی از دیدگاه سیمون دوبووار|جامعهپذیری]]، نشان میدهد چگونه زنان به جنس دوم تبدیل میشوند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۰۳.</ref> رویکرد دوبووار با وجود پیشگامی در تحلیل برساختههای اجتماعی جنسیت، بهدلیل غفلت از عوامل تقاطعی (نژاد/طبقه) و تأکید صرف بر دوگانهی زن/مرد، در تبیین پیچیدگیهای معاصر جنسیت ناتوان است.<ref>. مردیها و پاکنیا، سیطره جنس، ۱۳۹۴ش، ص۱۱۵؛ [https://ensani.ir/file/download/article/1586594443-9718-40-2.pdf چاوشی و بستان نجفی، «نقد و بررسی ماهیت و جیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار»، ۱۳۹۸ش، ص29-31.]</ref> | ||
===ساختارمند شدن=== | ===ساختارمند شدن=== | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
===نظام مردسالاری=== | ===نظام مردسالاری=== | ||
کیت میلت مردسالاری را بهعنوان سیستمی ساختاری و نهادینهشده تحلیل میکند که سلطۀ مردانه را از طریق شش ساختار کلیدی (خانواده، کار، دولت، خشونت، سکسوالیته و فرهنگ) بازتولید میکند.<ref>. هام و گمبل، فرهنگ نظریههای فمنیستی، ۱۳۸۲ش، ص۴۰۷ و ۴۳۳؛ رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، ۱۳۸۸ش، ص۹0-۹1.</ref> هرچند این نظریه با تمرکز انحصاری بر ساختارهای مردسالارانه، نقش عاملیت زنان و | کیت میلت مردسالاری را بهعنوان سیستمی ساختاری و نهادینهشده تحلیل میکند که سلطۀ مردانه را از طریق شش ساختار کلیدی (خانواده، کار، دولت، خشونت، سکسوالیته و فرهنگ) بازتولید میکند.<ref>. هام و گمبل، فرهنگ نظریههای فمنیستی، ۱۳۸۲ش، ص۴۰۷ و ۴۳۳؛ رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، ۱۳۸۸ش، ص۹0-۹1.</ref> هرچند این نظریه با تمرکز انحصاری بر ساختارهای مردسالارانه، نقش عاملیت زنان و مقاومتهای تاریخی آنان در بازتعریف قدرت را نادیده میگیرد.<ref>. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایشها، نقد، ۱۳۸۸ش، ص۹0-۹4.</ref> | ||
سیلویا والبی با تمایز بین «مردسالاری خصوصی» (سلطه در حوزه خانواده) و «مردسالاری عمومی» (سلطه در نهادهای اجتماعی)، تحول تاریخی این نظام را نشان میدهد.<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۲.</ref> اگرچه این نظریه بهخاطر نادیده گرفتن تفاوتهای طبقاتی و نژادی میان زنان مورد نقد قرار گرفته، اما چارچوبی کلیدی برای تحلیل پدیدههایی مانند شکاف دستمزد جنسیتی و خشونت سیستماتیک علیه زنان فراهم میآورد.<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۳.</ref> این رویکرد بهویژه در مطالعات معاصر درباره اشکال جدید مردسالاری در جوامع سرمایهداری پیشرفته کاربرد گستردهای یافته است.<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۲.</ref> | سیلویا والبی با تمایز بین «مردسالاری خصوصی» (سلطه در حوزه خانواده) و «مردسالاری عمومی» (سلطه در نهادهای اجتماعی)، تحول تاریخی این نظام را نشان میدهد.<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۲.</ref> اگرچه این نظریه بهخاطر نادیده گرفتن تفاوتهای طبقاتی و نژادی میان زنان مورد نقد قرار گرفته، اما چارچوبی کلیدی برای تحلیل پدیدههایی مانند شکاف دستمزد جنسیتی و [[خشونت علیه زنان|خشونت]] سیستماتیک علیه زنان فراهم میآورد.<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۳.</ref> این رویکرد بهویژه در مطالعات معاصر درباره اشکال جدید مردسالاری در جوامع سرمایهداری پیشرفته کاربرد گستردهای یافته است.<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۲.</ref> | ||
===دیدگاه آن اوکلی=== | ===دیدگاه آن اوکلی=== | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
'''۲. نظریه کار خانگی''' | '''۲. نظریه کار خانگی''' | ||
در کتاب«The Sociology of Housework» (۱۹۷۴م)، او کار خانگی زنان را بهعنوان یک نهاد مردسالارانه تحلیل کرد که بهصورت سیستماتیک بیمزد و نامرئی باقی میماند.<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۱۲۰.</ref> این اثر از نخستین مطالعات تجربی درباره تقسیم کار جنسیتی در خانواده است.<ref>. گرت، جامعهشناسی جنسیت، ۱۳۸۵ش، ص۷۵؛ بستان، اسلام و جامعهشناسی خانواده، ۱۳۸۵ش، ص۱8-۱9؛ گراگلیا، فمینیسم در آمریکا تا سال 2003، ۱۳۸۵ش، ص۶۹.</ref> | در کتاب«The Sociology of Housework» (۱۹۷۴م)، او [[تقسیم کار خانگی|کار خانگی زنان]] را بهعنوان یک نهاد مردسالارانه تحلیل کرد که بهصورت سیستماتیک بیمزد و نامرئی باقی میماند.<ref>. آبوت و والاس، جامعهشناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۱۲۰.</ref> این اثر از نخستین مطالعات تجربی درباره [[نظریههای تقسیم کار جنسیتی|تقسیم کار جنسیتی]] در خانواده است.<ref>. گرت، جامعهشناسی جنسیت، ۱۳۸۵ش، ص۷۵؛ بستان، اسلام و جامعهشناسی خانواده، ۱۳۸۵ش، ص۱8-۱9؛ گراگلیا، فمینیسم در آمریکا تا سال 2003، ۱۳۸۵ش، ص۶۹.</ref> | ||
===طبقات جنسی=== | ===طبقات جنسی=== | ||
نظریه طبقات جنسی شولامیت فایرستون در کتاب دیالکتیک جنسیت با رویکردی رادیکال- فمینیستی، ستم بر زنان را نه صرفاً محصول ساختارهای اجتماعی، بلکه نتیجۀ | نظریه طبقات جنسی شولامیت فایرستون در کتاب دیالکتیک جنسیت با رویکردی رادیکال- فمینیستی، ستم بر زنان را نه صرفاً محصول ساختارهای اجتماعی، بلکه نتیجۀ زیستشناسی تولیدمثلی میداند.<ref>. Jaggar, Human Biology in Feminist Theory in Knowing Woman, 1994, p.81.</ref> فایرستون استدلال میکند که تفاوتهای بیولوژیک مانند بارداری و زایمان، پایۀ مادی برای شکلگیری نخستین سلسله مراتب طبقاتی (مردان بهمثابه طبقه مسلط، زنان بهمثابه طبقه تحت ستم) فراهم کرده است.<ref>. Firestone, The Dialectic of Sex, 1970, p.18-23.</ref> او با تأکید بر اینکه «طبیعت خود یک ساختار فرهنگی است»،<ref>. Hekman, Gender and Knowledge, 1992, p.137.</ref> خواستار انقلابی فناورانه برای رهایی از تعیینکنندگی زیستشناسی شد.<ref>. فرنچ، جنگ علیه زنان، ۱۳۷۳ش، ص۳۳1-۳۳2.</ref> | ||
===تقاطعگرایی=== | ===تقاطعگرایی=== |