جنسیت از منظر جامعه‌شناسی

از ویکی‌جنسیت

جنسیت از منظر جامعه‌­شناسی، تکالیف و رفتارهای منتسب به جنس از منظر جامعه‌شناسان.

جنسیت در جامعه‌شناسی، یک مفهوم اجتماعی، فرهنگی و برساختی است که در دوران معاصر، مورد توجه بسیار قرار گرفته است. نظریه‌های جامعه‌شناختی در مورد جنسیت تنوع زیادی داشته و از نظریه‌های خرد مثل نظریه کنش متقابل مید تا نظریه‌های کلان مثل نظریه کارکردگرایی ساختاری پارسونز را در بر می‌گیرد.

مفهوم­‌شناسی جنسیت

مفهوم جنسیت (Gender) به‌عنوان یک سازۀ اجتماعی، هرچند ریشه‌هایی در آثار جان مانی (۱۹۵۵م) و رابرت استولر (۱۹۶۸م) دارد، اما عمدتاً با کتاب انقلابی آن اوکلی با نام جنس، جنسیت و جامعه (۱۹۷۲م) و نظریه‌پردازان فمینیست موج دوم مانند سیمون دو بووار[۱] و کیت میلت[۲] به پارادایمی کلیدی در جامعه‌شناسی و مطالعات جنسیتی تبدیل شد.[۳]

فمینیست‌های موج دوم با طرح مفاهیمی نظیر «مردسالاری»، «آگاهی کاذب» و نقد «مادریت طبیعی»، گفتمان جنسیت را متحول کردند. اگرچه این نظریات تحول‌آفرین بودند، اما بعدها با نقدهایی از سوی فمینیست‌های پساساختارگرا و پسا استعماری مواجه شدند. تحلیل‌های آنان از «دیالکتیک جنسی»، «باروری» و «میل جنسی»، بنیان‌های نظریه نظام جنسیت را تقویت کرد. این مباحث، تمایز رادیکالی بین جنس (زیستی) و جنسیت (اجتماعی) ایجاد کرد که نه‌تنها در غرب، بلکه بر جنبش‌های فمینیستی در کشورهای در حال توسعه نیز تأثیر عمیقی گذاشت.[۴]

مفهوم جنسیت در ایران از نیمۀ دوم دهه ۱۹۷۰م، وارد گفتمان علمی شد و به‌ویژه در آغاز دهه ۱۳۸۰ش، به‌صورت گسترده در آثار دانشگاهی و عمومی مورد توجه قرار گرفت. در ایران، پذیرش این مفاهیم با چالش‌های ایدئولوژیک همراه بود و گفتمان جنسیت عمدتاً در حلقه‌های آکادمیک و روشنفکری محدود ماند. امروزه با ظهور نظریه‌های کوئیر و فمینیسم اینترسکشوئال، درک افراد از جنسیت به‌عنوان سازه‌ای اجتماعی پیچیده‌تر و چندبعدی شده است.[۵]

تفاوت جنس و جنسیت

جنس (Sex)؛ مفهومی است که بر تفاوت­های فیزیولوژیک و آناتومیک بین زنان و مردان، مانند اندام‌­های تناسلی، کروموزوم‌­ها (XX/XY)، هورمون­‌ها (استروژن/تستوسترون) و ویژگی­های ثانویۀ جنسی دلالت دارد.[۶]

جنسیت (Gender)؛ مجموعه نقش­‌ها، رفتارها، انتظارات و هنجارهایی است که جامعه به افراد بر اساس جنس آنها نسبت می‌دهد[۷] و این مفهوم با اصطلاح مردانگی و زنانگی همراه است.[۸]

نظریه‌های جنسیت در جامعه‌شناسی

ادبیات جامعه­‌شناسی جنسیت با رویکردهای متنوعی از زیست­‌شناسی تا روانشناسی اجتماعی و جامعه­‌شناسی به تحلیل جنس، جنسیت، تقسیم کار جنسی و شکل­‌گیری جنسی زن و مرد می­‌پردازد. گاه نظریات تلفیقی همچون «زیستی-اجتماعی» یا «روانشناسی-اجتماعی» تعامل ذهن، بدن و جامعه را بررسی می­‌کنند. حتی گاه نظریه‌­های تندتر و کلان­تر مانند پدرسالاری (اوکلی) و طبقات جنسی (فایرستون) نقدهای رادیکال به ساختارهای جنسیتی را وارد می‌کنند.[۹]

در یک دسته‌بندی کلی، نظریه‌های جامعه‌شناسی دربارۀ جنسیت به انواع زیر تقسیم می‌شود:

۱. نظریه‌­های کلاسیک (پیش از ۱۹۶۰م)

۲. نظریه‌­های ساختاری و انتقادی (۱۹۷۰-۱۹۹۰م)

۳. نظریه‌­های پساساختارگرا (۱۹۹۰-۲۰۱۰م)

۴. نظریه‌­های معاصر (۲۰۱۰تا به امروز) شامل: فمینیسم دیجیتال، نظریه­‌های کوئیر و ترنس، فمینیسم پسا انسانی و اکوفمینیسم جدید.

نظریه‌های کلاسیک جامعه‌شناسی درباره جنسیت

کارکردگرایی ساختاری

از منظر تالکوت پارسونز، جنسیت به‌عنوان بخشی از نظام کارکردی جامعه تحلیل می‌شود که در آن مردان نقش ابزاری (ارتباط با دنیای خارج و معیشت) و زنان نقش ابرازی(حفظ انسجام عاطفی و تربیت فرزندان) را ایفا می‌کنند. این تقسیم‌بندی به ثبات اجتماعی کمک می‌کند.[۱۰] این دیدگاه کلیشه‌های جنسیتی را طبیعی جلوه می‌دهد و نابرابری‌های ساختاری را نادیده می‌گیرد.[۱۱]

فمینیسم مارکسیستی

از منظر فریدریش انگلس، ستم جنسیتی ریشه در ظهور مالکیت خصوصی و نظام طبقاتی دارد که زنان را به طبقه‌ تحت ستم در خانواده تبدیل کرد. انگلس در «منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» استدلال می‌کند که کنترل مردان بر تولیدمثل و کار خانگی زنان، پایه‌ اقتصادی مردسالاری است.[۱۲] این دیدگاه بیش از حد بر اقتصاد متمرکز است و سایر اشکال ستم (مانند فرهنگ یا روان‌شناسی) را نادیده می‌گیرد.[۱۳]

کنش متقابل نمادین

از منظر اروینگ گافمن، جنسیت در رسانه‌ها و تبلیغات به‌صورت دیداری و اجرایی برساخته می‌شود. وی با مفهوم «نمایش جنسیت» در چارچوب نظریه نمایشی خود نشان می‌دهد که جنسیت در تعاملات اجتماعی از طریق رفتارهای نمادین، ژست‌ها و صحنه‌آرایی‌های هدفمند به نمایش گذاشته می‌شود.

گافمن با مفهوم «مدیریت تأثر» نشان می‌دهد که چگونه افراد به‌طور مستمر در حال تنظیم و اصلاح این نمایش جنسیتی هستند. هرچند این نظریه به درک از ساخته‌شدن جنسیت در سطح خرد کمک می‌کند، اما به‌دلیل عدم توجه کافی به ساختارهای کلان قدرت، مورد نقد قرار گرفته است.[۱۴]

برساخت فرهنگی جنسیت

مارگارت مید با مطالعه تطبیقی سه جامعه بومی (آرپش، موندوگومور و چامبولی) در کتاب «جنس و خلق‌وخو در سه جامعه اولیه» نشان داد که ویژگی‌های روان‌شناختی و رفتاریِ مرتبط با جنسیت، برخلاف انگاره‌های ذات‌گرایانه، محصول فرآیندهای جامعه‌پذیری و الگوهای فرهنگی هستند. یافته‌های مید آشکار ساخت که مفاهیم «مردانگی» و «زنانگی» در فرهنگ‌های مختلف به شکل‌های متنوع و گاه متضادی بروز می‌کنند (مثل جوامعی که زنان، پرخاشگر و مردان احساساتی بودند)، و مؤید آن است که جنسیت یک برساخته فرهنگی است نه یک واقعیت زیست‌شناختی.[۱۵]

نظریه‌های ساختاری‌انتقادی دربارۀ جنسیت

فمینیسم ساختاری

سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم استدلال می‌کند انسان، زن زاده نمی‌شود، بلکه زن می‌شود؛ جنسیت از این منظر، یک برساخته فرهنگی است، نه یک سرنوشت زیست‌شناختی.[۱۶] او با تحلیل فرآیندهای جامعه‌پذیری، نشان می‌دهد چگونه زنان به جنس دوم تبدیل می‌شوند.[۱۷] رویکرد دوبووار با وجود پیشگامی در تحلیل برساخته‌های اجتماعی جنسیت، به‌دلیل غفلت از عوامل تقاطعی (نژاد/طبقه) و تأکید صرف بر دوگانه‌ی زن/مرد، در تبیین پیچیدگی‌های معاصر جنسیت ناتوان است.[۱۸]

ساختارمند شدن

نظریه ساختارمند شدن جنسیت با تمایز میان «جنس» و «جنسیت» آغاز می‌شود. آنتونی گیدنز استدلال می‌کند که جنسیت از طریق فرآیندهای جامعه‌پذیری در نهادهایی مانند خانواده و آموزش نهادینه می‌شود و به نظامی از روابط قدرت تبدیل می‌شود که هم ساختارهای اجتماعی را شکل می‌دهد و هم توسط کنشگران اجتماعی بازتولید یا به چالش کشیده می‌شود. این چارچوب با ترکیب تحلیل ساختاری (کلان) و عاملیت فردی (خرد)، نشان می‌دهد که چگونه هنجارهای جنسیتی همزمان هم محدودکننده و هم قابل تغییر هستند.[۱۹]

نظام مردسالاری

کیت میلت مردسالاری را به‌عنوان سیستمی ساختاری و نهادینه‌شده تحلیل می‌کند که سلطۀ مردانه را از طریق شش ساختار کلیدی (خانواده، کار، دولت، خشونت، سکسوالیته و فرهنگ) بازتولید می‌کند.[۲۰] هرچند این نظریه با تمرکز انحصاری بر ساختارهای مردسالارانه، نقش عاملیت زنان و مقاومت­‌های تاریخی آنان در بازتعریف قدرت را نادیده می‌گیرد.[۲۱]

سیلویا والبی با تمایز بین «مردسالاری خصوصی» (سلطه در حوزه خانواده) و «مردسالاری عمومی» (سلطه در نهادهای اجتماعی)، تحول تاریخی این نظام را نشان می‌دهد.[۲۲] اگرچه این نظریه به‌خاطر نادیده گرفتن تفاوت‌های طبقاتی و نژادی میان زنان مورد نقد قرار گرفته، اما چارچوبی کلیدی برای تحلیل پدیده‌هایی مانند شکاف دستمزد جنسیتی و خشونت سیستماتیک علیه زنان فراهم می‌آورد.[۲۳] این رویکرد به‌ویژه در مطالعات معاصر درباره اشکال جدید مردسالاری در جوامع سرمایه‌داری پیشرفته کاربرد گسترده‌ای یافته است.[۲۴]

دیدگاه آن اوکلی

نظریه آن اوکلی در جامعه‌شناسی جنسیت عمدتاً با دو عنوان کلیدی شناخته می‌شود:

۱. نظریه تمایز جنس/جنسیت

او در کتاب «Sex, Gender and Society» (۱۹۷۲م) برای اولین بار به‌صورت نظام‌مند تفاوت بین جنس (تفاوت‌های زیست‌شناختی) و جنسیت (برساخته‌های اجتماعی، فرهنگی و روان‌شناختی) را تئوریزه کرد.[۲۵] این چارچوب پایه‌ای برای مطالعات فمینیستی بعدی شد.[۲۶]

۲. نظریه کار خانگی

در کتاب«The Sociology of Housework» (۱۹۷۴م)، او کار خانگی زنان را به‌عنوان یک نهاد مردسالارانه تحلیل کرد که به‌صورت سیستماتیک بی‌مزد و نامرئی باقی می‌ماند.[۲۷] این اثر از نخستین مطالعات تجربی درباره تقسیم کار جنسیتی در خانواده است.[۲۸]

طبقات جنسی

نظریه طبقات جنسی شولامیت فایرستون در کتاب دیالکتیک جنسیت با رویکردی رادیکال- فمینیستی، ستم بر زنان را نه صرفاً محصول ساختارهای اجتماعی، بلکه نتیجۀ زیست­‌شناسی تولیدمثلی می‌داند.[۲۹] فایرستون استدلال می‌کند که تفاوت‌های بیولوژیک مانند بارداری و زایمان، پایۀ مادی برای شکل‌گیری نخستین سلسله ­مراتب طبقاتی (مردان به‌مثابه طبقه‌ مسلط، زنان به‌مثابه طبقه‌ تحت ستم) فراهم کرده است.[۳۰] او با تأکید بر اینکه «طبیعت خود یک ساختار فرهنگی است»،[۳۱] خواستار انقلابی فناورانه برای رهایی از تعیین‌کنندگی زیست‌شناسی شد.[۳۲]

تقاطع‌گرایی

نظریه تقاطع‌گرایی از کیمبرلی ویلیامز کرنشاو، نشان می‌دهد چگونه نظام‌های ستم مانند نژادپرستی، جنسیت‌گرایی و طبقه‌گرایی به‌صورت درهم‌تنیده و متقاطع عمل می‌کنند و تجربیات منحصربه‌فردی برای افراد ایجاد می‌کنند.[۳۳] این نظریه با مطالعه شرایط زنان سیاهپوست در نظام حقوقی آمریکا اثبات کرد که تبعیض‌ها را نمی‌توان صرفاً بر اساس یک محور هویتی مثل جنسیت یا نژاد، تحلیل کرد، بلکه باید تعامل پیچیدۀ این هویت‌ها را در بافت‌های اجتماعی بررسی کرد.[۳۴] تقاطع‌گرایی امروزه نشان می‌دهد چگونه ساختارهای قدرت، هویت‌های چندگانه را همزمان تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.[۳۵]

نظریه‌های پساساختارگرا و پسامدرن دربارۀ جنسیت

اجرایی بودن جنسیت

جودیت باتلر در کتاب آشوب جنسیتی با معرفی مفهوم «اجرای جنسیت» استدلال می‌کند که جنسیت نه یک هویت ذاتی، بلکه نتیجه تکرار عملکردهای نهادینه‌شده اجتماعی است.[۳۶] به‌عقیدۀ او، جنسیت از طریق کنش‌های گفتمانی و رفتاری مانند پوشش، حرکات بدن و زبان ساخته و بازتولید می‌شود و ماهیتی سیال و غیرثابت دارد.[۳۷] این نظریه پایه‌ای برای مطالعات کوئیر و نقد ساختارهای دوتایی جنسیت شد.[۳۸]

گفتمان قدرت

میشل فوکو در «تاریخ جنسیت» استدلال می‌کند که جنسیت و سکسوالیته برساخته‌های گفتمانی قدرت هستند، نه اموری طبیعی.[۳۹] او نشان می‌دهد نهادهای پزشکی، حقوقی و مذهبی از قرن ۱۸ میلادی با طبقه‌بندی بدن‌ها و تمایلات، هویت‌های جنسیتی «طبیعی» و «غیرطبیعی» را ساختند.[۴۰] فوکو قدرت را نه صرفاً سرکوبگر، بلکه مولد دانش و هویت می‌داند.[۴۱] این نظریه پایه‌ای برای نقد هنجارهای جنسیتی و مطالعات کوئیر شد.[۴۲]

پانویس

  1. . Lamblin, A disgraceful affair: Simone de Beauvoir, 1996, p.12.
  2. . آبوت و والاس، جامعه­شناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۳۲7-۳۲8.
  3. . Tong, feminist thought a comprehensive introduction, 2014, p.50-57; Oakley, Sex, Gender and Society, 1972, p.158-159.
  4. . Tong, feminist thought a comprehensive introduction, 2014, p.64-66 & 82-84.
  5. . Sorensen, “Feminist Archaeology”, 2005, p.12.
  6. . گرت، جامعه­شناسی جنسیت، ۱۳۸۵ش، ص۹.
  7. . احمدی، داستان شهر ممنوعه (پژوهشی جامع در باب دگرباشان در ایران)، ۱۳۹۸ش، ص۳۰.
  8. . گرت، جامعه­شناسی جنسیت، ۱۳۸۵ش، ص۹.
  9. . باقری، «راهبرد نظریه­پردازی در جامعه­شناسی جنسیت و جامعه­شناسی خانواده»، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۴.
  10. . Parsons, The Social System, 1951, p.151-158; Harvey and MacDonald, Doing Sociology, 1993, p.197; Sabini, Social Psychology, 1995, p.519.
  11. . میشل، جامعه­شناسی خانواده و ازدواج، ۱۳۵۴ش، ص۱۲۲ و ۱۲۷.
  12. . Firestone, The Dialectic of Sex, 1970, p.47-48.
  13. . لنگرمن و برنتلی، نظریه فمینیستی معاصر، جورج ریتزر، نظریه جامعه­شناسی در دوران معاصر، ۱۳۷۴ش، ص۴۸۱.
  14. . سلطانی، «لطیف، ‌‌لوده، ‌‌عروسک؛ بررسی نظریه اروین گافمن درباره نمایش جنسیت در تبلیغات»، ۱۳۸۵ش، ‌‌شماره 4046، ‌ص۱۱.
  15. . هام و گمبل، فرهنگ نظریه­های فمنیستی، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۱.
  16. . دوبووار، جنس دوم، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲1-۲6.
  17. . دوبووار، جنس دوم، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۰۳.
  18. . مردیها و پاک­نیا، سیطره جنس، ۱۳۹۴ش، ص۱۱۵؛ چاوشی و بستان نجفی، «نقد و بررسی ماهیت و جیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار»، ۱۳۹۸ش، ص29-31.
  19. . گیدنز، جامعه­شناسی، ۱۳۸۷ش، ص۱۹۲.
  20. . هام و گمبل، فرهنگ نظریه­های فمنیستی، ۱۳۸۲ش، ص۴۰۷ و ۴۳۳؛ رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، ۱۳۸۸ش، ص۹0-۹1.
  21. . رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، ۱۳۸۸ش، ص۹0-۹4.
  22. . آبوت و والاس، جامعه­شناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۲.
  23. . آبوت و والاس، جامعه­شناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۳.
  24. . آبوت و والاس، جامعه­شناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۲۶۲.
  25. . Oakley, Sex, Gender and Society, 1972.
  26. . Jackson, Contemporary Feminist Theories, 1998, p.133.
  27. . آبوت و والاس، جامعه­شناسی زنان، ۱۳۹۵ش، ص۱۲۰.
  28. . گرت، جامعه­شناسی جنسیت، ۱۳۸۵ش، ص۷۵؛ بستان، اسلام و جامعه‏شناسی خانواده، ۱۳۸۵ش، ص۱8-۱9؛ گراگلیا، فمینیسم در آمریکا تا سال 2003، ۱۳۸۵ش، ص۶۹.
  29. . Jaggar, Human Biology in Feminist Theory in Knowing Woman, 1994, p.81.
  30. . Firestone, The Dialectic of Sex, 1970, p.18-23.
  31. . Hekman, Gender and Knowledge, 1992, p.137.
  32. . فرنچ، جنگ علیه زنان، ۱۳۷۳ش، ص۳۳1-۳۳2.
  33. . Crenshaw, “Demarginalizing the intersection of race and sex: A black feminist critique of antidiscrimination doctrine, feminist theory and antiracist politics”, 1989, p.139.
  34. . Crenshaw, “Mapping the margins: Intersectionality, identity politics, and violence against women of color”, 1991, p.1259-1263 and p. 1297.
  35. . Crenshaw, “Mapping the margins: Intersectionality, identity politics, and violence against women of color”, 1991, p.1297-1299.
  36. . Butler, Gender as performance, 1996, p.112.
  37. . Butler, Bodies that matter: On the discursive limits of 'sex', 1993, p.95.
  38. . Butler, Gender trouble: Feminism and the subversion of identity, 1990, p.33.
  39. . برنز، میشل فوکو، ۱۳۸۱ش، ص۱۱4-۱۱7؛ ضمیران، میشل فوکو: دانش و قدرت، ۱۳۷۸ش، ص۱۶4-۱۶6.
  40. . ضمیران، میشل فوکو: دانش و قدرت، ۱۳۷۸ش، ص۱۶5-۱۶6.
  41. . رابینو و دریفوس، میشل فوکو (فراسوی ساختگرایی و هرمنوتیک)، ۱۳۸۹ش، ص۲۹۳.
  42. . اصغری و کریمی، «ساخت­گشایی و هستی­زدایی از سوژه و هویت جنسیتی: دوبوار و باتلر»، ۱۳۹۹ش، ص۱۳۴.

منابع

  • آبوت، پاملا و والاس، کلر، جامعه‌شناسی زنان، ترجمه منیژه نجم عراقی، تهران، نی]، ۱۳۹۵ش.
  • احمدی، کامیل، داستان شهر ممنوعه (پژوهشی جامع در باب دگرباشان در ایران)، لندن، مهری، ۱۳۹۸ش.
  • اصغری، محمد و کریمی، بیان، «ساخت­گشایی و هستی­زدایی از سوژه و هویت جنسیتی: دوبوار و باتلر»، نشریه علمی متافیزیک، سال ۱۲، شماره ۲۹، ۱۳۹۹ش.
  • باقری، شهلا، «راهبرد نظریه­پردازی در جامعه­شناسی جنسیت و جامعه­شناسی خانواده»، مطالعات راهبردی زنان، سال ۱۳، شماره ۵۰، ۱۳۸۹ش.
  • برنز، اریک، میشل فوکو، ترجمه بابک احمدی، تهران، ماهی، 1381ش.
  • بستان، حسین، اسلام و جامعه‏شناسی خانواده، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1385ش.
  • چاوشی، سیده­سارا و بستان نجفی، حسین، «نقد و بررسی ماهیت و جیستی زن در فمینیسم اگزیستانسیالیستی سیمون دوبووار»، نشریه معرفت فرهنگی اجتماعی، سال ۱۰، شماره ۴، ۱۳۹۸ش.]
  • دوبووار، سیمون دو، جنس دوم، ترجمه قاسم صنعوی، تهران، توس، ۱۳۸۰ش.
  • رابینو، پل و دریفوس، هیوبرت، میشل فوکو (فراسوی ساختگرایی و هرمنوتیک)، تهران، نی، ۱۳۸۹ش.
  • سلطانی، ‌‌مهدی، «لطیف، ‌‌لوده، ‌‌عروسک؛ بررسی نظریه اروین گافمن درباره نمایش جنسیت در تبلیغات»، ‌‌روزنامه همشهری، ‌‌شماره 4046، ‌۱۳۸۵ش.
  • ضیمران، محمد، میشل فوکو: دانش و قدرت، تهران، هرمس، 1378ش.
  • فرنچ، مارلین، جنگ علیه زنان، ترجمه توراندخت تمدن، تهران، علمی، ۱۳۷۳ش.
  • گرت، استفانی، جامعه­شناسی جنسیت، ترجمه کتایون بقایی، تهران، دیگر، ۱۳۸۰ش.
  • گراگلیا، کارولین، فمینیسم در آمریکا تا سال 2003، تلخیص، ترجمه و تدوین معصومه محمدی، قم، معارف، 1385ش.
  • گیدنز، آنتونی، جامعه­شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی، ۱۳۸۷ش.
  • لنگرمن، پاتریشیا مدو و برنتلی، ژیل نیبروگ، نظریه فمینیستی معاصر، جورج ریتزر، نظریه جامعه­شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی، ۱۳۷۴ش.
  • مردیها، مرتضی و پاک­نیا، محبوبه، سیطره جنس، تهران، نی، ۱۳۹۴ش.
  • میشل، آندره، جامعه­شناسی خانواده و ازدواج، ترجمه فرنگیس اردلان، تهران، دانشکده علوم اجتماعی و تعاون، ۱۳۵۴ش.
  • هام، مگی و گمبل، سارا، فرهنگ نظریه­های فمنیستی، ترجمه نوشین احمدی خراسانی، فیروز مهاجر و فرخ قره­داغی، تهران، توسعه، ۱۳۸۲ش.
  • Butler, Judith, Gender trouble: Feminism and the subversion of identity, New York: Routledge, 1990.
  • Butler, Judith, Bodies that matter: On the discursive limits of 'sex', New York: Routledge, 1993.
  • Butler, Judith, Gender as performance, In P. Osborne (Ed.), A critical sense: Interviews with intellectuals, London: Routledge, 1996.
  • Crenshaw, K. “Demarginalizing the intersection of race and sex: A black feminist critique of antidiscrimination doctrine, feminist theory and antiracist politics”. u. Chi. Legal f., Vol.139, pp.23-51, 1989.
  • Crenshaw, K. “Mapping the margins: Intersectionality, identity politics, and violence against women of color”. Stanford law review Vol.43, pp.1241–1299, 1991.
  • Harvey, Lee, MacDonald, Morag, Doing Sociology, London, The MacMillan Pres LTD, 1993.
  • Hekman, Susan J, Gender and Knowledge, Boston: Northeastern University Press, 1992.
  • Firestone, Shulamith, The Dialectic of Sex: in Linda Nicholson (ed), The Second Wave, New York and London, Routledge, 1970.
  • Jackson,  SteviContemporary Feminist Theories. Edinburgh University Press, 1998.
  • Jaggar, Alison M, Human Biology in Feminist Theory in Knowing Woman, eds: H Crowley and Himmelweit, Cambridge: The Open University, 1994.
  • Lamblin, Bianca, A disgraceful affair: Simone de Beauvoir, Jean-Paul Sartre, & Bianca Lamblin. Boston, Mass: Northeastern University Press, 1996.
  • Oakley, Anne, Sex, Gender and Society, London: Temple Smith, 1972.
  • Parsons, Talcott, The Social System, New York, The Free Press, 1951.
  • Sabini, John, Social Psychology, New York and London, w.w. Norton & Company, 1995.
  • Sorensen, M., “Feminist Archaeology”, in: Archaeology: The key concepts, ed. By C.,Renfrew& P., Bahn, Rutledge, London & New York, 2005.
  • Tong, Rosemarie, feminist thought a comprehensive introduction, (Translated by M. Najm-Eraghi), Tehran, Ney Publication, 2014.